۱۳۹۸ خرداد ۶, دوشنبه
طوفان پنج روستای شهرستان پلدختر را در تاریکی فرو برد
محمد طاهر متش پور شامگاه دوشنبه اظهار داشت: طوفان و باد شدید با تخریب شبکه برق روستایی شهرستان پلدختر بیش از یک میلیارد ریال به این شبکه خسارت وارد کرد.
وی افزود: بر اثر این اتفاق برق روستاهای کیاناباد ،مورانی، چم مهر،هلوش و میدان بزرگ قطع شد که ۱۰اکیپ ۲ نفره از شرکت توزیع برق در تلاش برای وصل برق این روستاها هستند.
رئیس شرکت توزیع برق پلدختر گفت: نیروهای این شرکت به علت قطعی راه دسترسی شبکه برق روستای مورانی برای وصل برق این روستا مسیر را با پای پیاده طی کردند.
۱۳۹۸ خرداد ۵, یکشنبه
چه بلایی سر جنگلهای شمال ایران آمده است؟
این روزها ردیفهای زرد رنگی از درختان بیبرگ در جای جای جنگلهای شمال، منظرهای دلخراش دراین سرسبزترین خطّه ایران پدید آورده است. کارشناسان میگویند این تنههای بیبرگ متعلق به درختان شمشاد خزری هستند که نوعی شبپره برگخوار به آنها حمله کرده و از بیشترشان چیزی به جز ساقه باقی نگذاشته است. این شبپره ها از اردیبهشت ماه سال جاری در جنگلهای شمال کشور طغیان کرده و گسترش یافته اند.
حالا دیگر تعدادشان به قدری زیاد شده که موجب وحشت کارشناسان جنگلبانی و مردم شده است. به دنبال این نگرانی و در پی تشکیل ستاد بحران، کارشناسان سازمان دفع آفات طرح سمپاشی گسترده جنگلهای شمال را برای سرکوبی سریع آفت ارائه کرده اند. طرحی که با مخالفت جدی تعداد زیادی از محققان و استادان حشره شناسی و بوم شناسی ایران روبه رو شد.
این محققان و استادان پیشکسوت دانشگاهی در نامهای سرگشاده به رئیس جمهوری، به عوارض بسیار خطرناک سمپاشی در محیط زیست جنگلی اشاره کردند و خواستار توقف فوری هرگونه برنامه سمپاشی شدند.
روزنامه شرق با عنوان “شمال را سمپاشی نکنید” این نامه را منتشر کرد که بلافاصله با واکنش بعضی از کارشناسان این عرصه روبه رو شد. حتی دکتر هادی کیادلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران که قبلا درباره برنامه سمپاشی صحبت کرده بود، در گفتگو با خبرگزاری مهر اعلام کرد به هیچ وجه کسی با سمپاشی شیمیایی جنگلها موافق نیست و اگر سمپاشی انجام شود حتما از سمهای بیولوژیک که عوارض کمتری بر محیط زیست دارند استفاده خواهد شد.
حالا اما خبر میرسد مردم محلی و بعضی از مسئولان، با وجود مخالفت های کارشناسان، به سمپاشی مناطق مختلفی جنگلی ادامه میدهند. با شروع کنگره گیاهپزشکی کشور این موضوع به بحث داغ کنگره تبدیل شده است.
در زیر گفتگو با دکتر حسین رجائی، پروانه شناس و عضو هیئت علمی موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت آلمان را میخوانید. یکی از کارشناسانی که به طور جدی مخالف هرگونه سمپاشی در جنگلهای شمال است.
این آفت درختان شمشاد از کجا آمده؟ آیا شب پره ها به طور طبیعی به جنگلهای شمال ایران راه پیدا کرده اند؟
اساساً خاستگاه این گونه شبپره، شرق آسیا یعنی کشورهایی مثل چین و هند و ژاپن است. لارو این حشره از گونههای مختلف شمشاد تزیینی و وحشی تغذیه میکند. این شمشادها تقریباً در همه جای دنیا دیده میشوند. به ویژه انواع تزیینی آن به خاطر اینکه گونهای همیشه سبز است، برای کاشت به عنوان پرچین و یا در باغچهها به خیلی از کشورها راه یافته.
اساساً خاستگاه این گونه شبپره، شرق آسیا یعنی کشورهایی مثل چین و هند و ژاپن است. لارو این حشره از گونههای مختلف شمشاد تزیینی و وحشی تغذیه میکند. این شمشادها تقریباً در همه جای دنیا دیده میشوند. به ویژه انواع تزیینی آن به خاطر اینکه گونهای همیشه سبز است، برای کاشت به عنوان پرچین و یا در باغچهها به خیلی از کشورها راه یافته.
این موضوع طبعاً انتقال تخمهای حشره را هم که بر روی برگ گیاه گذاشته میشوند آسان میکند. لذا در سال ۲۰۰۸ این شبپره بر روی درختان شمشادها در آلمان گزارش شد. بعد کم کم در کشورهای مدیترانه و شرق اروپا و سرانجام در ترکیه گزارش شد. بنابراین انتظار میرفت به زودی در ایران هم دیده شود. این نحوه پراکنش طبیعتا ادامه دارد و احتمالا به افغانستان هم خواهد رسید. لذا من خیلی به این معتقد نیستم که کسی این حشره را به عمد وارد ایران کرده باشد.
این شبپره تا چه حد خطرناک است؟
این حشره آفت خطرناکی است. کسی نیست که دلش از دیدن این همه درخت شمشاد بی برگ به درد نیاید. ولی خطر سمپاشی در جنگل بیشک بیشتر و غیرقابل جبرانتر است.
این حشره آفت خطرناکی است. کسی نیست که دلش از دیدن این همه درخت شمشاد بی برگ به درد نیاید. ولی خطر سمپاشی در جنگل بیشک بیشتر و غیرقابل جبرانتر است.
ببینید، این حشره از برگ گیاهان و اندکی از پوسته ساقه تغذیه میکند. حشره تغذیه آوندی نداشته و به ریشه گیاه آسیبی نمیزند، در نتیجه باعث مرگ گیاه نمیشود. طبیعی ست که در این شرایط بیبرگی، درختان آسیب پذیرتر، یا خیلی جوان یا پیر خواهند مرد ولی این به معنی خشک شدن و انقراض گونه شمشاد خزری نیست.
تاکید میکنم اینکه گفته میشود درختان شمشاد نابود شدند یا خشک شدند، این کلمات معنا دارند و بار معنایی این کلمات روی جامعه تاثیر منفی میگذارد. درختان شمشاد شمال ایران خشک نشدهاند فقط بیبرگ شدهاند. یعنی اینکه بیشتر درختان شمشاد زندهاند و در فصل بعد دوباره سرسبز میشوند.
طبیعی است که چون درخت شمشاد در تمام فصلها سبز است، دیدن این همه درخت بیبرگ همه ما را نگران میکند. آن هم در چنین مقیاس وسیعی که تا حالا سابقه نداشته است. ولی این به معنی انقراض گونه نیست. اتفاقا این کلمه هم مرتباً به نادرستی استفاده میشود. انقراض گونه معنی خاصی دارد. زمانی یک گونه منقرض شده که خزانه ژنتیکی و تمام افراد آن گونه در سراسر دنیا از بین بروند و مثلاً اگر گیاه باشد، هیچ بذری از آن هم وجود نداشته باشد و امکان احیاء آن گیاه هم نباشد.
حتی درحال حاضر بعضی معتقدند شیر ایرانی هم منقرض نشده و در باغ وحشهای روسیه میشود آن را پیدا کرد. اگر این فرضیه درست باشد ما حتی اجازه نداریم به شیر ایرانی بگوییم گونه منقرض شده. بنابراین درخت شمشاد به این سادگی منقرض نخواهد شد. نهایتا ما تعدادی از درختان را از دست میدهیم مثلا از چهل میلیون شمشادی که آسیب دیده اند ممکن است یک یا پنج یا حتی ده میلیون آنها از بین بروند ولی این به معنی انقراض شمشاد نیست.
حق نشر عکس
چرا شما با سمپاشی مخالفید؟ مگر نه این است که وقتی فردی بیمار میشود باید دارو بخورد؟ خب اکنون درختان بیمارند، چرا نباید به آنها دارو داد؟
ببینید، سمپاشی اساساً روشی است که برای محیطهای بسته مثل مزرعهها، گلخانهها و باغها ابداع شده. امروزه در هیچ جای دنیا سموم شیمیایی در اکوسیستمهای باز مثل جنگل یا دشت آن هم در چنین سطح وسیعی استفاده نمیشود.
چرا شما با سمپاشی مخالفید؟ مگر نه این است که وقتی فردی بیمار میشود باید دارو بخورد؟ خب اکنون درختان بیمارند، چرا نباید به آنها دارو داد؟
ببینید، سمپاشی اساساً روشی است که برای محیطهای بسته مثل مزرعهها، گلخانهها و باغها ابداع شده. امروزه در هیچ جای دنیا سموم شیمیایی در اکوسیستمهای باز مثل جنگل یا دشت آن هم در چنین سطح وسیعی استفاده نمیشود.
حالا در مطبوعات صحبت از سموم بسیار خطرناکی مثل دلتا مترین، سایپرمترین و آلترین میشود. اینها سمهایی هستند که استفادهشان حتی در مزارع کشاورزی هم با نگرانی همراه است. اگر ما بخواهیم این سمها را در اکوسیستمهای باز و بسیار پیچیدهای مثل جنگل استفاده کنیم در درجه اول خاک و آب و هوا را آلوده میکنیم. وقتی خاک آلوده شود ویروسها و باکتریهای آن هم آلوده میشوند. همچنین تعداد زیادی از حشرات و پرندگانی که در محیط زندگی میکنند از بین میروند. بسیاری از این حشرات، مثل مگسها و زنبورهای پارازیتویید، دشمن طبیعی سایر حشراتاند. از بین بردن این حشرات مفید باعث میشود سال بعد به جای یک آفت، دهها آفت در همان جنگل طغیان کند و به جای یک درخت روی دهها گونه مختلف درخت خسارت وارد کنند.
تاکید میکنم که این حشره فقط و فقط از شمشاد تغذیه میکند. نگرانی بزرگی که بین مردم شمال به خصوص باغدارها شایع شده، این است که اگر درختان شمشاد تمام شود احتمال دارد این حشره به درختان باغی حمله کند. این موضوع مطلقاً درست نیست و کشاورزان نباید به هیچ وجه نگران باشند که این حشره روی درختی غیر از شمشاد بنشیند. تا حالا چنین گزارشی از هیچ کجای جهان وجود ندارد که این شبپره از درختان باغی یا بقیه درختان جنگل تغذیه کند.
در اکوسیستمهای پیچیده ای مثل جنگل تعادل اکولوژیک پیچیده و شکنندهای وجود دارد که ممکن است سمپاشی این تعادل را بهم بریزد. این کار ممکن است مثل اولین ضربه به یک دومینوی پیچیده باشد که اگر شروع شد، به راحتی نمیتوان جلویش را گرفت و ممکن است زنجیرههای شبکه غذایی از هم بپاشد و بحران بزرگی را ایجاد کند که به هیچ عنوان نتوانیم آن را کنترل کنیم.
علاوه بر همه اینها، سمپاشی روی جمعیتهای انسانی هم تاثیر منفی میگذارد.توجه کنید که شمال ایران یکی از متراکم ترین مناطق جمعیتی کشور است. رها سازی این همه سم در محیطی که هر هفته باران دارد، باعث میشود در نهایت این سمها توسط باران شسته شده و وارد سیستم لوله کشی شهری بشوند که بیماریهای غیرقابل پیشبینی را نظیر سقط جنین و سرطان ایجاد نماید.
نکته ای که شما در مورد مصرف دارو گفتید دقیقاً نقطه عطف جنجال بین موافقان و مخالفان سمپاشی است. شما نمیتوانید یک فرد بیمار را با جنگل مقایسه کنید. یک فرد بیمار را در نهایت میشود با یک مزرعه یا گلخانه مقایسه کرد (چون یک سیستم ساده شده تک محصوله است). در این موضوع و به لحاظ پیچیدگی، جنگل حکم یک شهر را دارد. آیا کسی برای درمان یک بیمار سرطانی کل مردم شهر را شیمی درمانی میکند؟ موافقان سمپاشی میگویند بله! ما میگوییم منطقی نیست، خطراتش را هم ذکر کردم.
شما چه راه جایگزینی را پیشنهاد میکنید؟
تجربه اروپا با این آفت نشان داد که جمعیت این شبپره بعد از یک یا دوسال اُفت میکند و به اصطلاح به تعادل اکولوژیک میرسد. یعنی در اروپا هم سطح وسیعی از درختان شمشاد بیبرگ شدند، ودرصد بالایی از جمعیت شبپره از بیغذایی کاهش یافت و حالا به عنوان یک آفت خیلی خطرناک ارزیابی نمیشود.
تجربه اروپا با این آفت نشان داد که جمعیت این شبپره بعد از یک یا دوسال اُفت میکند و به اصطلاح به تعادل اکولوژیک میرسد. یعنی در اروپا هم سطح وسیعی از درختان شمشاد بیبرگ شدند، ودرصد بالایی از جمعیت شبپره از بیغذایی کاهش یافت و حالا به عنوان یک آفت خیلی خطرناک ارزیابی نمیشود.
این حشره همچنان در اروپا وجود دارد و همچنان در جنگلها و گلخانهها و باغهای جنوب آلمان پراکنش دارد. ولی دیگر خسارت به شکل سالهای اول دیده نشد. فکر میکنم اگر تعریفهایمان را تغییر بدهیم یعنی باور کنیم که شمشادها زنده هستند و فقط بیبرگ شدهاند، میتوانیم به جمعیت این آفت اجازه بدهیم در طول یک یا دوسال به حد تعادل برسد و جمعیت آنها افت کند. مطمئن هستم که این اتفاق میافتد.
از طرفی تعداد زیادی دشمن طبیعی در جنگل زندگی میکنند که برای یافتن این مهمان تازه وارد به زمان نیاز دارند. پرندگان حشره بالغ این شبپره را میخورند. ولی پرندهها برای شناسایی و تست کردن مزه حشره جدید، به زمان نیاز دارند. از طرفی حشرات شکارگر، زنبورها و مگسهای پارازیتویید هستند که این حشره را باید شناسایی کنند تا علیه آن بسیج شوند.
مبارزههایی نظیر تلههای فرومونی هم البته وجود دارند ولی این روشها بسیار پرهزینه بوده و اساساً برای استفاده در محیطهای کوچک، مثل گلخانه یا باغچه طراحی شده و نه چندصد هزار هکتار جنگل.
در نهایت، فرض کنیم که ما تعداد زیادی درخت شمشاد را هم از دست بدهیم. آیا بهتر نیست به پروژههای کاشت مجدد شمشاد فکر کنیم تا به رفتن به جنگ با ارزش ترین جنگلهای کشور، آنهم با خطرناکترین سموم کشاورزی؟
عدهای میگویند، ما فقط سم بیولوژیک استفاده میکنیم. ولی مساله این است که اولاً سموم بیولوژیک هم سایر حشرات و از جمله حشرات مفید را هم از پا در میآورند. از سویی این پروژه هم اثری مقطعی داشته و چون دسترسی به بسیاری از مناطق جنگل ممکن نیست، دوباره جمعیت طغیان خواهد کرد.
در حال حاضر تبلیغات باعث شده که مردم نگران حمله این آفت به درختان باغی شمال شده و به توصیه برخی مسولین، خودسرانه سمپاشی میکنند. این موضوع فاجعه بار است، برای اینکه کسی نمیداند مردم و کشاورزان چه سمومی را دارند در جنگل اسپری میکنند.
۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه
هوای شیراز ناسالم شدارسال شده در می 12, 2019
شینا انصاری افزود: هوای شهرهای کرمانشاه با شاخص 19، گرگان 32، ساری 35، ایلام 36، ارومیه 37، قزوین 41، بیرجند 46، بجنورد 46، شهرکرد 47، سنندج 48، زنجان 48 و یاسوج 49 در شرایط پاک قرار دارند.
وی اظهار داشت: همچنین هوای شهرهای قم با شاخص 53، اردبیل 54، تهران 54، زاهدان 55، اصفهان 57، کرج 60، همدان 60، مشهد 64، خرمآباد 65، تبریز 67، بندرعباس 72، یزد 77، اراک 79، کرمان 84، اهواز 90 و بوشهر 90 در شرایط قابلقبول هستند.
انصاری درباره وضعیت کیفی هوای تهران در ٢٤ ساعت گذشته گفت: آلایندههای منواکسیدکربن با شاخص 26 در شرایط پاک، ازن 40 پاک، دیاکسید نیتروژن 68 قابلقبول، دیاکسید گوگرد 10 پاک، ذرات معلق با قطر کمتر از ١٠ میکرون 46 پاک و ذرات معلق با قطر کمتر از دو و نیم میکرون 54 قابلقبول است.
روز گذشته هوای شهرهای اصفهان با شاخص 105 و کرمان 110 در شرایط ناسالم برای گروههای حساس قرار داشت.
امین حسین نقشینه کارشناس سازمان هواشناسی امروز به خبرنگار علمی ایرنا گفته بود: امروز و فردا (22 و 23 اردیبهشت) به علت وزش بادهای شدید، بروز پدیده گردوغبار در جنوب شرق، جنوب غرب و سیستان و بلوچستان پیشبینی شده است.
وی افزود: همچنین فردا با توجه به افزایش سرعت وزش باد بر روی کشور عراق، وقوع پدیده گردوغبار را برای بخشهایی از استانهای جنوب غرب کشور انتظار داریم.
قاچاق کوسه به چین و امارات با نازلترین قیمت | هشدار نسبت به کاهش ذخایر کوسهها در کشور
داوود میرشکار مدیر کل دفتر زیست بومهای دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با ایلنا درباره شکار کوسه در سواحل دریای عمان و خلیجفارس گفت: بخشی از کوسههایی که شکار میشوند به دلیل صیدهای ضمنی است، یعنی به عنوان هدف صید نمیشوند، بلکه در کنار صیدهای دیگر در تور گرفتار میشوند و در بازار به فروش میرسند.
وی ادامه داد: درباره صیدهای ضمنی کاری نمیتوانیم انجام دهیم، چراکه این صیدها ناخواسته وارد تور شده و گرفتار میشوند. سازمان شیلات ایران باید با آموزشهایی که به صیادان ارائه میدهد و همچنین ابزاری که در اختیار آنها قرار میدهد، این صیدهای ضمنی را سال به سال کاهش دهد.
مدیر کل دفتر زیستبومهای دریایی خاطرنشان کرد: نوع دیگر از صید کوسه نیز وجود دارد که به صورت غیرمسئولانه و غیرمجاز است، بطوری که در بسیاری از رستورانهای استان هرمزگان و جزایر آن سرو میشود و بازار خاصی برای آن ایجاد شده است، لذا این باعث شده که متاسفانه صید غیرمسئولانه و غیرمجازی از کوسهها داشته باشیم، تا جایی که این مسئله باعث شده، سایز کوسههایی که در تور گرفتار میشوند، سال به سال به دلیل فشار صید کوچکتر شود.
میرشکار با تاکید براینکه صید غیرمجاز کوسهماهیان باعث شده ذخایر این نوع از ماهیان با مشکل مواجه شود، تصریح کرد: سازمان حفاظت محیطزیست متاسفانه تا به امروز علیرغم اینکه در جلسات متعدد با دستگاههای هماهنگ کننده موضوع را مطرح کرده و از طرفی به سازمان استخدامی کشور ایجاد یگان دریایی محیطزیست نیز ابلاغ شده است، اما متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است. البته یکی از دلایلش این است که اعتبار بسیار زیادی را نیاز دارد.
وی با اشاره به اینکه احکام جرائم صید کوسه به روزرسانی شده است، ادامه داد: در حال حاضر مسئولیت برخورد با این تخلفات با یگان حفاظت از شیلات و یگان حفاظت از محیط زیست است، از همینرو چنانچه همکاران ما در یگان حفاظت محیطزیست با اینگونه تخلفات برخورد کنند، سریعا نسبت به دستگیری اقدام میکنند. شکارچیان نیز باید برای شکار کوسه کولیگرگ مبلغ ۳۰ میلیون تومان و برای شکار سایر کوسهها مبلغ سه میلیون تومان جریمه بپردازند و بعد از انتقال پرونده به مراجع قضایی این جریمه از آنها اخذ خواهد شد.
مدیرکل دفتر زیستبومهای دریایی درباره قاچاق کوسه به خارج از کشور گفت: معمولا بخشی از کوسههای شکار شده مانند باله کوسهها به دیگر کشورها صادر میشود، اما متاسفانه به دلیل اینکه ما عملآوری کوسهها را در داخل کشور نداریم، قاچاق کوسه با نازلترین قیمت انجام میشود و بازار هدف این کوسهماهیها نیز عمدتا کشور چین است، البته برخی تجار نیز در امارات خریدار کوسهماهیها هستند.
میرشکار تاکید کرد: این صیادان به صورت غیرمجاز وارد دریا میشوند و حتی شناورهای آنها نیز ثبت نشده است و از همینرو هیچ گونه نظارتی بر آنها صورت نمیگیرد. البته احکام در نظر گرفته شده بازدارنده است، اما متاسفانه نظارت کاملی بر صیادان وجود ندارد.
اشتراک در:
پستها (Atom)